اولين ديدار آيشن جون با ني ني كوچولوي يك ماهه(سويل جان)
بچه ها من روز جمعه 92/1/23 با بابا جون و مامانم رفتيم مهموني خونه دوستاي مامان و بابام.آخه اونا تازه صاحب يه ني ني خوشگل شدن...اونقد ذوق داشتم كه دارم ميرم يه ني ني كوچولوتر از خودم ببينم كه نگو و نپرس...تا رسيدم خونشون فقط كنجكاو بودم كه ني ني رو ببينم ...بلاخره هم ديدم وااااااااي نميدوننين چه گل دختر نازو خوشگلي بود تازه اسمشم خوشگل بود.اسمش سويل خانوم گل...بچه ها نميدونين چقد باهم دوست شديم و بازي كرديم....وقت ناهار كه شد من مثل يه خانوم نشستم سر سفره ناهار اما سويل جونم كه نميتونست از ناهار ما بزرگترا بخوره(ميبينين ديگه پيش سويل جوني من خودمو قاطي بزرگا ميدونم)سويل جونم قبل از ما شيرشو خورده بود و داشت استراحت ميكرد.بعد ناهار هم باز كلي بازي كردم و اينور اونور دويدم بعدشم كه عصري برگشتيم خونمون.راستي امروز 24 فروردين92 سويل يك ماهه شد.ماهگرد تولدت مبارررررككككككككك سويل جوني
اينجا هم چند تا عكس خوشگل از خودم و سويل خانوم خوشگل كه خونه سويل جان گرفتيم واسه شما دوستاي گلم ميذارم
به به چه آهنگ خوشگلي...سويل خانوم پاشو بيااااا گوش بدههههههه
بعداز كلي بدو بدو بذار يه كم هم استراحت كنمممم
چه مبل راحتي و چه كوسن خوشگلي...سويل جوني پاشو بيا تو هم اينجا
اينم عكس سويل ناناز هس تو بغل باباييش
واي قربون ژست جدي و با كلاسم برم وااااا سويل برگرد عكسو نيگا كن،گل دختر دارن ازمون عكس ميگيرناااااااا
زود باشين ديگه ....ميخوان يه عكس از ما بگيرنا......ههههه بچه ها قد من بلندتره يا سويل
سويل ديگه خواب كافيه پاشو دختررررررر